مقدمه:
قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، برگرفته از تصریحات آیات قرآن کریم و روایات معتبر شیعه از اهل بیت طاهرین (علیهم‌السلام) است. این روایات، از منابع معتبر حدیث شیعه، برگرفته شده است. یکی از این منابع، عبارت است از:

مشکات الأنوار فی غرر الأخبار

این کتاب، نوشته‌ی ابوالفضل، علی بن حسن بن فضل طبرسی، نوه‌ی امین الاسلام طبرسی و از علمای قرن ششم و هفتم هجری است. کتاب حاضر، منبعی مطمئن برای دستیابی به روایات معصومین (علیهم‌السلام) است و در کتاب‌های دیگران، احادیث آن مکرراً آمده است. از جمله علامه مجلسی در بحار الانوار از آن بسیار نقل کرده و می‌نویسد: «مشکاه الأنوار کتاب ظریفی است و اخبار غریبی در آن دیده می‏شود» محدث نوری نیز در مستدرک الوسائل به این کتاب استناد نموده است.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 48
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 | 13:03 | نویسنده : علیرضا

 

[۲۰۵] شاهد: قال علی (علیه‌السلام): «وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الجَنَّهِ زُمَرًا»۱ حَتّی إذَا انتَهَوا إلی بابٍ مِن أبوابِ الجَنَّهِ وَجَدوا عِندَ بابِها شَجَرَهً تَخرُجُ مِن تَحتِ ساقَیها عَینانِ، فَیأتونَ إحداهُما کأَنَّما اُمِروا بِها، فَیتَطَهَّرونَ فیها، فَتَجری عَلَیهِم نَضرَهُ النَّعیمِ فَلاتَتَغَیرُ أبشارُهُم بَعدَها أبَداً، ولا تَشعَثُ شُعورُهُم بَعدَها أبَداً، کأَنَّما دُهِنوا. ثُمَّ یعمِدون إلَی الاُخری فَیشرَبونَ مِنها، فَتُذهِبُ ما فی بُطونِهِم مِن أذی وقَذی. وَ تَتَلَقّاهُم المَلائِکهُ فَیقُولُونَ: «سَلَامٌ عَلَیکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ»۲.۳
ترجمه: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «پرهیزکاران را گروه گروه به سوی بهشت سوق می‌دهند» تا این که به دری از درهای بهشت می‌رسند. در آنجا درختی را می‌یابند که از پایین آن، دو چشمه می‌جوشد. به سوی یکی از آن دو [چشمه] می‌رونـد و خود را در آن می‌شویند و طـراوت بهشت، آن‌‌ها را فرامی‌گیرد. پس از آن، هرگز پوست‌های آن‌‌ها تغییر نمی‌کند و موهایشان ژولیده نمی‌شود، گویا روغن زده‌اند.
سپس [بهشتیان] آهنگ چشمه‌ی دیگر می‌کنند و از آن می‌نوشند. آنگاه آنچه از نجاست و پلیدی در دل‌های آنهاست، از بین می‌رود.
و فرشتگان به دیدنشان می‌آیند و می‌گویند: «سلام بر شما، خوش آمدید، در آن درآیید [و] جاودانه [بمانید]».

********************

[۲۰۶] شاهد: قَالَ رَسولُ اللهِ‌‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «لَقابُ قَوسِ أَحَدِکم فِی الجَنَّهِ، خَیرٌ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ»۴
ترجمه: رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): فرمودند: «مقدار طول یک کمان از جایی که هر یک از شما در بهشت دارد، بهتر از همه‌ی چیزهایی است که خورشید [دنیا] بر آن‌‌ها طلوع می‌کند.».

********************

[۲۰۷] شاهد: قَالَ رَسولُ اللهِ‌‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «لَقِیدُ سَوطِ أَحَدِکم مِنَ الجَنَّهِ خَیرٌ مِمّا بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ»۵
ترجمه: رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): فرمودند: «[حتی به اندازه‌ی] بند تازیانه‌ی هر یک از شما از بهشت، برتر است از آنچه ما بین آسمان و زمین [این دنیا] است».

********************

[۲۰۸] شاهد: قَالَ رَسولُ اللهِ‌‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «مَوضِعُ سَوطٍ فِی الجَنَّهِ خَیرٌ مِنَ الدُّنیا وَ ما فِیها»۶
ترجمه: رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): فرمودند: «[حتی به قدر] جایگاه یک تازیانه در بهشت، از دنیا و هر آنچه در دنیاست، بهتر است».

********************

۱. سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۷۳.
۲. همان.
۳. المصنف، ابن ابی شیبه، جلد ۸، صفحه‌ی ۷۴؛ تفسیر ابن کثیر، جلد ۷، صفحه‌ی ۱۱۴؛ مسند ابن جعد، صفحه‌ی ۳۷۴؛ دُرّ المنثور، سیوطی، جلد ۷، صفحه‌ی ۲۶۳.
۴. صحیح بخاری، جلد ۳، صفحه‌ی ۱۱۸۷؛ مسند ابن حنبل، جلد ۳، صفحه‌ی ۵۳۰؛ ریاض الصالحین، صفحه‌ی ۶۹۴؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد ۴، صفحه‌ی ۳۰۴.
۵. مسند ابن حنبل، جلد ۳، صفحه‌ی ۱۹۲؛ صحیح ابن حبّان، جلد ۱۴، صفحه‌ی ۲۸؛ مسند ابی یعلی، جلد ۶، صفحه‌ی ۱۵؛ مصنف عبدالرزاق، جلد ۱۱، صفحه‌ی ۴۲۰؛ معجم الاوسط، جلد ۸، صفحه‌ی ۸۵؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد ۱۴، صفحه‌ی ۴۵۶.
۶. صحیح بخاری، جلد ۳، صفحه‌ی ۱۱۸۷؛ سنن ترمذی، جلد ۴، صفحه‌ی ۱۸۰؛ سنن ابن ماجه، جلد ۲، صفحه‌ی ۱۴۴۸؛ مسند ابن حنبل، جلد ۸، صفحه‌ی ۴۲۵؛ سنن دارمی، جلد ۲، صفحه‌ی ۷۸۹؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد ۱۴، صفحه‌ی ۴۵۶.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 80
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 | 13:03 | نویسنده : علیرضا

 

باسمه تعالی

با سلام
سوالم را (خیلی مختصر) تصدیع خاطر مبارکتان طرح می‌نمایم. اینجانب ۳۲ ساله، مدت هشت سال است که ازدواج نموده ام. 
هنگام ازدواج از لحاظ اعتقادی و فکری پایبندی چندانی به مسائل دینی و آموزه های نورانی قرآن و عترت نداشتم (البته در شرف مطالعۀ معارف الهی بودم و پرتوی از محبت اهل بیت علیهم السلام هم گویا در قلبم روشن شده بود ولی آگاه نبودم، خام و احساسی و جاهل بودم ) و لذا همسری که اختیار کردم مطابق با همان تفکرات بود و اهل حجاب اسلامی و نماز نبود، البته با او طی کردم که بعد از ازدواج باید نماز خود را شروع کند و حجاب خودرا هم بهتر نماید. پس از ازدواج خدواند متعال هدایتم فرمود و فهمیدم که دین مبین اسلام و آموزه های قرآن کریم برای سعادت دنیا و آخرت انسان است و با تمام وجود به سمت دین کشیده شدم تا جائی که رشتۀ دانشگاهی خود را تغییر داده و اکنون فوق لیسانس علوم قرآن و حدیث را هم دریافت نموده ام، برای خود مرجع تقلید دارم و با همه ی وجود بر آنم که دستورات الهی را در زندگی خود اجرا کنم. الحمدلله. 
ولکن از آن روی که همسرم به هیچ وجه در این مسائل نیست الان از چند جهت با او مشکل دارم و سوالم این است که تکلیف الهی بنده ی حقیر با تفاصیل یاد شده چیست. اما مشکلات من با همسرم: 
۱ ـ رعایت حجاب نمی‌کند و هر چه با نرمی، تندی، نصیحت، دستور آمرانه، قهر و … از او می‌خواهم باز هم به طور صحیح انجام نمی‌دهد، مثلا همیشه باید مقداری از موی خود را بیرون بریزد، یا حتما بیرون از منزل آرایش کند و هرچه از او می‌خواهم تمکین نمی‌کند و می‌گوید که تو مرا همینطور که بوده ام انتخاب کرده ای و من نمی‌توانم خود را تغییر دهم، حتی با اقوام نامحرم خود مثل پسر دایی و پسر عمو و شوهر عمه اش دست می‌دهد و من به شدت در عذابم ولی او استدلالش این است که رویش نمی‌شود تغییر دهد خود را زیرا مورد تمسخر فامیل قرار می‌گیرد. واقعا در این زمینه تکلیف خود را نمی‌دانم. 
۲ ـ نماز نمی‌خواند و هرچقدر هم که اصرار کنم و ضرورت و وجوب آن را و نیز عقوبت و زشتی ترک آن را متذکر شوم مدت کوتاهی شروع می‌کند و مجددا تارک می‌شود. 
۳ ـ از صوت قرآن و مجالس سوگواری اهل بیت علیهم السلام دچار اشمئزاز و تألم روحی می‌شود و به هیچ عنوان بر نمی‌تابد. در حالیکه من عاشق تلاوت قران و شرکت در مجالس سوگواری اهل بیت علیهم السلام هستم و دوست دارم همسرم که قرار است روزی مادر فرزندم باشد عاشق این انوار الهی باشد تا فرزندم صالح بار آید. 
۴ ـ با دوستانی رفت و آمد می‌کند که اصلا اهل دیانت و معنویت و حجاب نیستند و حتی گناه هم می‌کنند و فرهنگی غیر دینی و شاید ضد دینی دارند. 
۵ ـ با زور و دعوا و فشارهای فروان و اوقات تلخی های مکرر، مجبورم کرد که ماهواره بخرم و برای اینکه حوصله اش سر نرود می‌نشیند پای سریال های ترکیه ای و برنامه های ماهواره، و من هر کاری می‌کنم راضی نمی‌شود که آن را جمع کنیم. 
۶ ـ در صحبت با مرد نامحرم رعایت جایگاه خود را نمی‌کند و به اصطلاح آن حیائی را که لازمۀ یک زن مسلمان است ندارد. 
۷ ـ خانواده همسرم نیز اصلا اهل دیانت نیستند تا جائی که خواهر همسرم که ۳۰ سال سن دارد در مقابل من با بدترین شکل ممکن از لحاظ پوشش ظاهر می‌شود و هرچه می‌گویم و از همسرم می‌خواهم که تذکر دهد و منع کند وقعی نمی‌نهد و اثری ندارد. 
۸ ـ و از سوئی این زن به شدت به من اظهار محبت با الفاظ غلیظ و شدید و قربان و صدقه رفتن های در حد مادرانه، و اشک ریختن های مکرر و. .. می‌کند و بسیار هم قلب رئوفی دارد، تا جائی که اگر به عنوان مثال ببیند که یک جوجه را سر می‌برند ممکن است یک ساعت تمام گریه کند. و در ضمن وظایف همسری همچون پخت و پز و نظافت منزل و احترام به همسرو میانه روی در مخارج و اقتصاد و قناعت را در سایر موارد به نحو کامل انجام می‌دهد. 
با توجه به روحیات بنده ی حقیر الان بیش از پنج سال است که زندگی برایمان زهر شده است، به خصوص بعد از توبه و تحولم در زمینۀ حجاب، نماز، معاشرت، و قص علیهذا. … خواهشمندم بفرمائید تکلیف من چیست ؟ واقعا اگر بدانم رضایت الهی در این است که او را طلاق دهم یک لحظه هم تعلل نمی‌کنم اگر چه خود نیز به او عمیقا وابستگی روحی دارم ولی فعلا خود را در برابر دندان شکسته رسول الله و ظلم ها و رنج هایی که متحمل شدند، فرق شکافتۀ جناب علی، پهلوی شکستۀ صدیقۀ اطهر، جگر پاره پارۀ امام مجتبی، گلوی بریده از قفای سیدالشهداء، و شهادت فرزندان معصومش و نیز غیبت امام زمانم، مسئول می‌دانم (یعنی به شدت این عقیده در قلبم و جانم جای گرفته که از من سوال خواهد شد که در برابر این اتفاقات تو چه با دینت چه کردی؟) خواهشمندم تکلیف من را به صورت واضحی روشن فرمائید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
همسرتان را تا جایی که احتمال تأثیر می‌دهید، نهی از منکر کنید و پس از آن، وظیفه‌ای بر شما نیست.
از ایشان بخواهید گناهانی که به شما هم سرایت می‌کند، مثل موسیقی را به صورت شخصی یعنی با گوشی انجام دهد تا فضای خانه برای شما، آلوده نباشد.
در تماشای فیلم‌های کذایی، با ایشان همراهی نکنید ولی مانع او از دیدنش هم نشوید. همسرتان به اختیار خودش، این راه را برگزیده است.
خواهر همسرتان را خودتان نهی از منکر کنید نه این که از دیگری بخواهید که او را نهی از منکر کند و اگر احتمال تأثیر نمی‌دهید، وظیفه‌ای ندارید.
این که همسرتان نماز نمی‌خواند، به خودش مربوط است و ربطی به رسیدن شما به کمال و سعادت ندارد. شما نمازتان را جدی بگیرید که ستون دین و راه اصلی رسیدن به رضای حضرت حق، جلّ و علاست.
این زن با اوصافی که نوشته‌اید، جهنمی است، پس با او رفتار موقت داشته باشید. یعنی همیشه توجه داشته باشید که چند روز دنیا با او هستید تا در یک تجارت سودآور، بهره‌های خود را از او ببرید و سپس رهایش کنید. به چنین زنی دل نبندید ولی همیشه برای هدایت‌شدنش دعا کنید. بسیار مواظب باشید که شما را آلوده‌ی گناه نکند. بداخلاقی‌های بی‌مورد، از ناحیه‌ی شیطان است، پس به خاطر گناهان شخصی‌اش، با او بداخلاقی نکنید و اعصاب خودتان را نیز بیهوده خراب نکنید.
امیدوارم خدای تعالی،‌ شما را از سماحت اسلامی، بهره‌مند ساخته و از سختگیری‌های بی‌مورد، محفوظ بدارد.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 42
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

 

اشکال: در «منهاج فردوسیان» دستاوردهای علمی دانشمندان جهان و تجربیات ارزنده‌ی بشر در طول هزاران سال، نادیده گرفته ‌می‌شود. /
طرح اشکال: تجربیات انسان‌ها در طول هزاران سال، می‌تواند چراغ پرفروغی فرا راه رسیدن به کمال و سعادت و جامعه‌ی آرمانی باشد. ولی در برنامه‌ی تربیتی منهاج فردوسیان، با صراحت به دستاوردهای علمی بشر در طول قرون متمادی، بی‌اعتنایی ‌می‌شود و دیگران نیز دعوت به بی‌اعتنایی و بی‌اعتمادی به این دستاوردها می‌شوند.
جواب: در تصریحات قرآن کریم و روایات معتبر، آمده است که دین مبین اسلام، کامل‌ترین دین تا روز قیامت است و پس از استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، پیامبر دیگری نخواهد آمد. یعنی اسلام عزیز، برای رساندن انسان‌ها به کمال و سعادت، تا روز قیامت، کامل است و نیازی به تکمیل شدن توسط دستاوردهای بشری ندارد. با این حساب، چه نیازی به اختراعات و اکتشافات بشر در زمینه‌ی کمال و سعادت ابدی است؟! و چه کسی می‌تواند ادعا کند و ادعایش را ثابت نماید که دیدگاه یا عملی که او اختراع کرده، رساننده‌ی انسان به کمال و سعادت است؟!
البته استفاده از برخی اختراعات و اکتشافات بشر که برای رفاه دنیوی فراهم آمده، هر گاه منافاتی با معنویت و پیمودن راه تکامل نداشته باشد، جایز است؛ حتی اگر بتوان از تکنولوژی برای رسیدن به کمال و سعادت، بهره برد، نباید از آن غافل شد و امکانات جدید را نادیده گرفت.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 36
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 | 13:02 | نویسنده : علیرضا

 

مقدمه:
نوعی از تشیع، در جامعه‌ی امروز ما به عنوان دین رسمی پذیرفته شده که بخش‌هایی از قواعد نظری و قوانین عملی آن، در هیچ کتاب و سندی نوشته نشده و مستند به هیچ سند معتبری از وحی نیست، ولی به شدت در عمل، ‌مراعات ‌می‌شود و بدنه‌ی اصلی فرهنگی دینداری عوام شیعه‌ی امروز را تشکیل می‌دهد، این نوع از تشیع را «تشیع نانوشته» می‌نامیم.
چون این دیدگاه‌ها و اعمال، در نزد تقریباً عموم شیعیان ایران رایج است، از آن به «تشیع» یاد می‌کنیم ولی در حقیقت، اینها تشیع ناب و خالص نیست. و از آن جهت به آن «نانوشته» می‌گوییم که عمده‌ی آن، حتی در جایی نوشته نشده و فقط به صورت سینه به سینه از نسلی به نسل بعد منتقل می‌گردد، یا به صورت موجی توسط رسانه‌های جمعی (تلویزیون،‌ رادیو، اینترنت و روزنامه) به قالب عملی دینی جلوه‌گر ‌می‌شود.
البته باید توجه داشت که این دیدگاه‌ها و آداب عملی، از مواردی انتخاب شده که عمومیت دارد و قسمت زیادی از دیدگاه‌ها و آداب و رسوم شیعیان در نقاط مختلف ایران، در آن نیامده است.
همچنین لازم به ذکر است که این دیدگاه‌ها و آداب، مربوط به شیعیان ایران است و اگر دیدگاه‌ها و آداب سایر شیعیان مانند شیعیان عراق، عربستان، هند و پاکستان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد، عجایب و غرایب بسیار دیگری بر این مجموعه افزوده می‌شود.
و نیز باید توجه داشت که این دیدگاه‌ها و آداب و رسوم، مربوط به زمان حال است و از آنچه در گذشته، رایج بوده و اکنون مورد توجه نیست، چشم‌پوشی شده است. امیدواریم روزی بیاید که موارد یاد شده در ذیل، با موارد منهاجی آن، جایگزین گردد.
در ادامه، نمونه‌هایی از تفاوت «تشیع نانوشته» به همراه مقایسه‌اش با دیدگاه‌ها و اعمال توصیه‌شده در «منهاج فردوسیان» را بیان می‌کنیم تا تفاوت این دو نوع از تشیع، بهتر آشکار شود. البته لازم به ذکر است که بعضی از این دیدگاه‌ها و رفتارها، دین نیست بلکه «آئین» است یعنی به عنوان تشیع بدان پرداخته نمی‌شود ولی در حد دستورات دینی، محترم شمرده ‌می‌شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیدگاه‌های تشیع نانوشته در باره‌ی ادعیه:
۱. در تشیع نانوشته معتقدند دعا و استغفار کردن در قنوت وتر، برای چهل مؤمن، مستحب است.
در منهاج فردوسیان معتقدند دعا کردن و استغفار برای مؤمنین و مؤمنات، مستحب است ولی با عدد مخصوص و در حال قنوت نماز شب، مورد سفارش مخصوص، قرار نگرفته است.
۲. در تشیع نانوشته معتقدند خواندن حدیث کساء، بویژه در جمع، برای برآمدن حوائج، مفید است.
در منهاج فردوسیان معتقدند چنین مطلبی وارد نشده است و سند معتبری ندارد.
۳. در تشیع نانوشته معتقدند ختم «ناد علی کبیر»، برای برآمدن حاجات، مؤثر است.
در منهاج فردوسیان معتقدند چنین مطلبی وارد نشده است و «ناد علی کبیر» سندی ندارد.

 


امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 52
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 | 13:01 | نویسنده : علیرضا

 

سؤال: با توجه به «قاعده‌ی تسامح در ادله‌ی سنن»، چرا به اعتبار منبع و سند قوانین طبقات پنجم تا دهم منهاج فردوسیان (مستحبات و مکروهات)، اهمیت داده ‌می‌شود؟
جواب: قاعده‌ی تسامح، به صورت مفصل در فصل هفتم کتاب اصول استجماع منهاج فردوسیان، مورد بررسی قرار گرفت. در آنجا مشخص کردیم که از این قاعده در چه محدوده‌ای استفاده کرده‌ایم. لذا اگر منظور از «قاعده‌ی تسامح» بی‌توجهی به سند باشد، چنین چیزی را به هیچ روی بر نمی‌تابیم، زیرا مستحبات و مکروهات نیز مانند واجبات و محرمات، از آموزه‌های دین مبین اسلام و برنامه‌ی تکامل است و لازم می‌باشد از راه درست و معتبر، تحصیل شود.
ضمناً باید توجه داشت که مستحبات و مکروهات است که بخش عمده‌ی زندگی بشر را فرا می‌گیرد. مانند: مسجد، نماز جماعت، ازدواج، عمره، ولیمه،‌ صله‌ی رحم، مصادقه الاخوان (دوست‌یابی)، تجارت و …
همچنین باید توجه داشت که برخی مستحبات است که زمینه‌ساز واجبات ‌می‌شود، مانند این که اگر کسی سلام نکند، جواب سلام واجب نمی‌شود، اگر کسی ازدواج نکند، پرداخت نفقه واجب نمی‌شود، اگر مسجدی نباشد، تطهیر آن واجب نمی‌شود و …
اگر برخی مستحبات نباشد، برخی حرام‌ها نیز محل پیدا نمی‌کند، مانند این که اگر مسجدی نباشد، نجس کردن آن و ورود جنب در آن حرام نمی‌شود و اگر ازدواج نباشد، ترک نزدیکی با زن جوان، بیش از چهار ماه، حرام نمی‌شود و …



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 58
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,